* این شمشیرها را که از قلبم بیرون بیاورم، جای حفرههایش، گلهای بابونه خواهم کاشت .
* حالم خوش نیست و رفیقم هم بیمارستان خوابیده است و نمیتوانم برایش حرف بزنم و باید حداقل پنج روز حُنّاق بگیرم .
* باید بروم گل بدوزم . اینقدر گل بدوزم تا خودم کلاله دربیاورم .
بدوزم ,گل ,* ,بگیرم ,بروم ,حُنّاق ,گل بدوزم ,حُنّاق بگیرم ,بگیرم * ,* باید ,بروم گل
درباره این سایت